پارت هفتاد و ششم

زمان ارسال : ۹۸ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 4 دقیقه

قائله که ختم شد سوی ارغوان رفت؛ دخترک حرف نمی‌زد و به آرامی گریه می‌کرد. بنظر می‌رسید بیشتر از اینکه سیاسیا او را ترسانده باشد مشاهده پدربزرگ در آن حالت خشمگین باعث ترسش شده باشد. ارغوان او را همیشه مهربان دیده بود و مشاهده‌ی خشم و فریادهایش احتمالا ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید