شکار او به قلم حدیث افشارمهر
پارت پنجاه و سوم
زمان ارسال : ۱۱۱ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 15 دقیقه
دلهره همچون جنینی توی شکمم پیچ و تاب میخورد و مثل زلزله از درون تنم را میلرزاند.
- چه کارتیه؟
با شنیدن غرش هانتر چشمانم را بستم و سریع کارت را برای نمایش به سمتشان برگرداندم. صدای آرام و خونسرد تیدا بلند شد:
- کارت ماه ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
درخت بی برگ
10پششششممممماااااام پشمااامممم🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂