پارت صد و چهارم

زمان ارسال : ۱۲۷ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 3 دقیقه


سمیری که وسط زندگی من و سیاوش مثل قارچ سبز شده بود.

به او پلیس مخفی بودن نمی امد. هرچند شنیده های و دیده هایم خلاف این را می گفت.

مگرهرکس النوش را می دید مبهوت زیبایی و خانمیش نمی شد، ولی زیر آن نقابش یک خلافکار حرفه ای نهفته بود.

آیا مایل به حرف زدن با سمیروهم زدن این گنداب بودم؟

بیشتر شبیه آدمی هستم که به پایان خط رسیده و هیچ اندوخته ای جز چند سنگریزه ب

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.