ماه در مه به قلم محبوبه لطیفی
پارت سی و پنجم
زمان ارسال : ۸۷ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 3 دقیقه
با خودم که تعارف ندارم، از شنیدن حرفهای دکتر یاوری حسی به من دست نداد. یک جور بی تفاوتی در مقابل تمام عکس العملهای دکتر یاور داشتم اما در مورد محمد قضیه فرق دارد.
محمد طوری حرف میزد که در دلم چیزی متفاوت از قبل شکل میگرفت، به طوریکه دلم میخواست اصلا پا در اتاق او نمیگذاشتم و با او آشنا نمیشدم.
یک نوع حس فرار نسبت به آن دریای خم و تنفر چشمهایش دارم.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
فاطمه
10سلام محبوبه جون رمانت بی نظیره❤️ 🔥خیلی دوستش دارم،بیصبرانه منتظر پارت بعدی ام🥲