پارت سی و ششم

زمان ارسال : ۱۴۷ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 8 دقیقه

فصل هفت


الینا تکه‌ای از میوه‌های روی میز برداشت و در دهان انداخت.
بعد از اینکه نجویده قورتش داد رو به سورن و برهام برگشت.

- به نظرتون حالا چی میشه؟ این دست چپه، راسته، اه حتی اسمشم مضخرفه، به نظرتون خیلی خطرناکه؟

سورن دستش را دور شانه‌ی او انداخت و در حالی که لپش را میکشید پاسخ داد:

- شما میوه‌ات رو بخور خانوم کوچولو نگران نباش خودم پدرشو در میار

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • نیلوفر ابی

    00

    وای ازدست الینا معلوم نیست قراره چه اتفاقی بیفته به فکر ماه عسل ممنون عالیه واقعا خسته نباشید

    ۵ ماه پیش
  • نگار بنی هاشمی | نویسنده رمان

    اره خیلی حرص آدمو در میاره😂

    ۵ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.