پارت نود

زمان ارسال : ۱۴۳ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 7 دقیقه



آلنوش با بیچارگی دم درب ایستاده و سرش را روی لته چوبی در می گذارد :


-خدا...الهی برات بمیرم.


دستش را گرفته و با خشم او را به طرف کوچه می رانم.


-برو خونتون. می خواهی دیونه ش کنی؟ اصلا وقتی دل ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.