پارت نود و نهم

زمان ارسال : ۱۴۷ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 6 دقیقه

پاهایم را جمع کردم، جنین‌وارانه به پهلو روی آن تخت کزایی دراز کشیده و به دیوار مقابلم چشم دوختم.
من از منی که عاشق این مرد بود متنفر بودم، مردی که هرگز مرا نمی‌فهمید. مردی که هرگز مرا در آغوشش نمی‌گرفت و دوستت دارم را برایم هجی نمی‌کرد. مردی که…
قطرات اشکم یکی پس از دیگری گونه‌هایم را تر کردند.
به قدری در آن حالت ماندم، به قدری به او و رفتارهای ضد و نقیضش فکر کردم که پلک‌های

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • Maedeh_pcy

    ۲۳ ساله 20

    وایییی😭😭😭

    ۲ ماه پیش
  • آنوشا

    40

    فقط میتونم بگم پشماممم

    ۴ ماه پیش
  • Nazanin

    ۱۸ ساله 70

    موقع خوندن نفس نفس میزدم واییییییییییی وهیییییییییی

    ۵ ماه پیش
  • Deniz

    60

    من خودم ریختم، پشمام کجان بریزن

    ۵ ماه پیش
  • helia

    100

    حس کردم قلبم فرو ریخت از غم رستاک

    ۵ ماه پیش
  • Valentina

    130

    در جریان باشید که کلا رستاک عملا سه روز کمتره که همه چیز یادش اومده و ما تازهه فقط فاکینگ دو خاطره ازش فهمیدیم که همین دوتا انقدررر دردناک بود که دیگه برای بعدی ها نمیکشم

    ۵ ماه پیش
  • Dr

    170

    همه شخصیت ها درد و رنج و سختی کشیدن ولی رستاک بیشتر از همه درد کشیده،از همه بیشتر دلم واسه رستاک و ویونا میسوزه،همونقدر که جذاب وگاد هستن به همون اندازه هم درد کشیدن و بیشتر از همه دوسشون دارم

    ۵ ماه پیش
  • Fateme

    130

    نمیخوام بگم ویونا اصلا هیچ دردی نداره اما درداش اصلا به پای رستاک نمیرسه شاید اگر سازمان رستاک کنترل نمی کرد تا الان یا زده بود به سرش یا خودشو کشته بود امیدوارم بعد از این دلش آروم بشه کاش بغلش کنم🥲

    ۵ ماه پیش
  • فریماه

    70

    ویونا عشق خواستن برا معمولیای ولی مطمعن باش رستاک عاشق ترینه

    ۵ ماه پیش
  • فریماه

    70

    از یک نفر خواب پیوند در باره اون بچه های ازمایشگاهی از یه طرف رستاک

    ۵ ماه پیش
  • Parya

    70

    اخ خدا این همه زخم چطوری قراره خوب بشه بمیرم برای درداتون🥺🥺🥺🥺🥺😭😭😭😭

    ۵ ماه پیش
  • Saniya

    110

    فکر نکنم کسی باشه که بیشتر از رستاک حق یه گلوله تو سررئیس های سازمان حروم کردن رو داشته باشه باید تقاص پس بدن یعنی باید تقاص پس بگیره بخاطر هرکاری که کردن.اگه نگیره شخصا هم خودمو هم بقیو رو***میکنم

    ۵ ماه پیش
  • Saniya

    120

    دوست دارم بخاطر تروماها و اتفاقایی که پشت سر گذاشته سرمو بکوبم به دیوار و بد ترین بخش اینه که قرار نیست هرگز از یادش بره!ولی بازم حتی برای منم سخته اون مادرش بوده نتونسته نجاتش بده حتی عشق رو بلد نیست

    ۵ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.