زاچ به قلم ستاره لطفی
پارت سی و پنجم
زمان ارسال : ۱۴۴ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 8 دقیقه
قلبش انگار در دهانش نبض میزد و توان هرگونه حرکتی از او سلب شد.
هرماس به برف روی زمین چنگ زد.
پیشانی زخمی و خونآلودش را از روی زمین بلند کرد و با چهرهای خشمگین سعی کرد که روی پاهایش بایستاد، اما همان لحظه صدای آلبرت از پشت سر به گوشش رسید:
- از آخرین دیدارمون مدت زیادی میگذره... شاهزادهی برنادت!
پلکهایش را روی هم فشرد و دم عمیقی از هوای یخ زده گرفت.
در آن لحظه، ت
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
ستاره لطفی | نویسنده رمان
عزیزم(((:
۵ ماه پیشR
03در انتظار مثلث عشقی....(وایلدر و هرماس و سورا)🤣😙🍑
۵ ماه پیشستاره لطفی | نویسنده رمان
🤭😂 نه آخه چرااا؟
۵ ماه پیشR
10ذهن مریضضضض🤣🤌🏻
۵ ماه پیشستاره لطفی | نویسنده رمان
🤭🤭
۵ ماه پیشماهور
10من دارم بیشتر ذوق میکنم اترس بره نسترنم همراه سورا بیاره و عاشق نسترن بشه گفته بود از ادما خوشش نمیاد جالب میشه😂🫡 این پارت خیلیی هیجان انگیز بود خسته نباشی♡
۵ ماه پیشستاره لطفی | نویسنده رمان
نسترن طفلکی فعلا گیر وایلدر و دارو دسته آلبرت افتاده عشق و عاشقی از سرش پریده😌🤣
۵ ماه پیششیطون
01سورا کاریش نمیشه اترس گنگش بالاس😂😐
۵ ماه پیشستاره لطفی | نویسنده رمان
پسرمون گنگش بالایه😀
۵ ماه پیششیطون بلا
10از اونجایی ک اشتراک رایگان میدی اونم نظر منه بلا تایپ نشد❤️👀👻
۵ ماه پیشستاره لطفی | نویسنده رمان
واسه رمان بعدی عزیزم زاچ رایگانه😁
۵ ماه پیشنیلوفر ابی
10طفلی سورا دلم سوخت امیدوارم اترس نجاتش بده خیلی عالی بود
۵ ماه پیشسیا سیا نرمه نرمه
40سورا ک نمیمره پس حرص نمیخورم😂😐
۵ ماه پیشستاره لطفی | نویسنده رمان
قانع کننده بود😑😂
۵ ماه پیشستاره لطفی | نویسنده رمان
توی پارت های بعدی مشخص میشه چه اتفاقاتی در راهه😈 ممنون قشنگم 🌸
۵ ماه پیشیگانه
20بالاخره سورا رو دزیدن😔هرماس بدون اون نمی تونه زندگی کنه😔🤣🤣
۵ ماه پیشستاره لطفی | نویسنده رمان
هرماس بدون سورا...👈😤😠😐🙄😒🧐🤨😱😨😓😟😥☹️🥲
۵ ماه پیشسورا
10خداکنه سورا کاریش نشههه
۵ ماه پیشستاره لطفی | نویسنده رمان
آره خداکنه طفلک🥲🥲😮💨
۵ ماه پیشفاطمه ❤️
10همین الان اترس سر میرسه نگران نباشید 😁پسرم قویه این پارت عالییییییی پر از هیجان 🤩🤩
۵ ماه پیشستاره لطفی | نویسنده رمان
🤣🤣🤣 چقدر خوب گفتی اترس سر میرسه نگران نباشید...🤭 خوشحالم که مورد پسندت بوده فاطمه جان💫
۵ ماه پیشAa
10شاید نیروهای سورا برگرده 👏🌺🌹
۵ ماه پیشستاره لطفی | نویسنده رمان
شاید شاید و شاید هم یک روز خاص... مثل روز ترکیب قدرت ها😈✨🗿🤝
۵ ماه پیشS
10کاش اترس زودتر برسه و نجاتش بده عالی بود مثل همیشه 🥲❤
۵ ماه پیشستاره لطفی | نویسنده رمان
آره، همه امیدها به اترس هست😁🌿 ممنونم قشنگم⚡ خوشحالم که خوشت اومده
۵ ماه پیشگرگین
03من دلم برای وایلدر تنگ شده.ولی من دوست دارم سورا رو ببره چون اونجااحتمالا با شایان و نسترن و هاکان دیدار می کنه و می فهمه هرماس داره فریبش میده اون موقع واکنشش جذابه.البته این اتفاق شاید بعداً بیفته:)
۵ ماه پیش!
20من میگم اترس و ریجینا عاشق هم میشن
۵ ماه پیشستاره لطفی | نویسنده رمان
واوو🤣😁🤩✨ دو شخصیت سرد و خشن رمان!
۵ ماه پیشستاره لطفی | نویسنده رمان
آره اگه موفق بشن سورا رو ببرن میتونه داخل پایگاه دوستانش رو ببینه... به هرحال حقیقت ها یک روزی فاش میشه و بعد میتونیم قضاوتشون کنیم🥲
۵ ماه پیشNajva
15دوست دارم سورا و اترس عاشق هم بشن.😁👀
۵ ماه پیشستاره لطفی | نویسنده رمان
😮💨 تایپ شخصیتیشون اصلا بهم نمیخوره به نظر من😂 شبیه سریال ونزدی و همون دوست رنگی رنگیش میشن🤣...
۵ ماه پیشفاطمه
00هرماس با آن قدرت نیمه که برای برنادت ها هست می توانند مبارز کنن همچون هرماس که آلبرت در درخت محبوس کرد حالا تنها کاری از آلبرت برمیامد رجینا بقیه راه را به تنهای سورا ببرد ولی اترس را فراموش کردن 🌹
۵ ماه پیشستاره لطفی | نویسنده رمان
قبیله برنادت خیلی قویه دقیقا مثل معنی اسمش... برای همین قبیله های دیگه هم میترسن که اینا قوی تر شن و سنگ جلوی پاشون میندازن
۵ ماه پیشفرشته
۱۵ ساله 10خیلی دوست دارم مربع عشقی بشه! وایلدر و اترس و هراس همگی با هم عاشق سورا خانوم🤣🤣🤣🤣🤣🤣
۵ ماه پیشستاره لطفی | نویسنده رمان
وای چه خبره مگه سریال های جم تییوییه😂🤣
۵ ماه پیشAlieh
11عالی بودا نه اترس فک نکنم بزاره بلایی سر سورا بیاد پارت=😁❤️🥹🫠
۵ ماه پیشستاره لطفی | نویسنده رمان
اترس همیشه حاضر در صحنه🤝🗿 😘✨😘💫 اکلیلی شدم....مممم
۵ ماه پیش
یگانه
10چقد که هرماس عاشقه...