تو نشانم بده راه به قلم فاطمه اصغری
پارت دویست و سیزده
زمان ارسال : ۸۸ روز پیش
پوزخند صدادارم خارج از ارادهی من است.
- نگرانی... خیلی نگران منی یک بار این مدت با رضایت میاومدی خونهی بابا اینا. هر وقت اومدی اخم و تخم. هر وقت اومدی اه و پیف. خودم کم بدبختی ندارم که این وسط مدام حواسم باشه چه طوری رفتار کنم که تو داستان نکنی. با این کارت هم طوری از چشمم افتادی که دیگه هر کاری بکنی برام مهم نیست. دیگه برام تموم شدی. اگر از این به بعد هم تحملت میکنم... نه که احترامی ا
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
فاطمه اصغری | نویسنده رمان
عزیزمممم🥰🥰
۳ ماه پیشرضا
20لطفا متن هرپارت رو یکم بیشتر کنید. قلمرو درشت کردین هرپارت تو ۱۰ تا خط تموم میشه.ممنون میشم اگ پارتها یکم طولانی تر بشه
۳ ماه پیشفاطمه اصغری | نویسنده رمان
کجاش کوتاهه اخه؟😢
۳ ماه پیشالینا
۲۹ ساله 20یعنی خدا وکیلی میایم یه پارت میخونیم همین که میرسیم به اونجایی که باید؛پارت تموم میشه یعنی ضدحالیه که نگو
۳ ماه پیشفاطمه اصغری | نویسنده رمان
خدایی پارتای این رمان از طولانیترین پارتهای اپلیکیشنه.😐
۳ ماه پیشAa
10ممنون زیبا بود🌹
۳ ماه پیشفاطمه اصغری | نویسنده رمان
👄🥰🥰
۳ ماه پیشیانا
00درود اگه صدرا خوبه زودتر برن سر زندگیشون والا
۳ ماه پیشفاطمه اصغری | نویسنده رمان
من که نظرم مساعده.😁😁😁
۳ ماه پیشاسرا
40بعضی ازهمسرهادمدمی مزاج زن مردنداره حالاشخص مقابل چه گناهی داره طلاق بگیره متاسفانه فقط ایران اینطورنیست 🙏😘💞
۳ ماه پیشفاطمه اصغری | نویسنده رمان
زندگی با چنین ادمایی سخته...
۳ ماه پیش
فاطمه ❤️
10ممنون بس که پارت ها جذابتر شده اصلا نمی دونم چطوری تموم میشه 👌❤️❤️