هدف سخت به قلم زهرا رحمانی
پارت صد و پانزده
زمان ارسال : ۷۶ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 6 دقیقه
یک ساعت دیگر هم گذشت و مهران عملا کلافه شده بود. تانیا متوجه شده بود که مشکل از جانب ون است. نسبت به سابق احساس بهتری داشت و تعمدا از خوردن نوشیدنیای که مهران برایش خریده بود، پرهیز کرده بود. به قدری هوشیار شده بود که نوشیدنی را از مهران بگیرد؛ اما در خلل رفت و آمدهای او، آن را پای گلدان تزئینی نزدیکش خالی کند.
ظاهرا گزارش حمل مواد مخدر به دست پلیس مرزی رسیده بود و کل ماشینهای خروجی
مریم گلی
00ای جان ،آرسین بود تصویر داخل آینه ؟خدا کنه از دست مهران پلید نجات پیدا کنه ،ممنونم نویسنده جان ♥️