پارت صد و چهارده

زمان ارسال : ۷۷ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه


لباس‌های زنانه پوشیده و موهایش را در پس شالی پنهان کرده بود. چشمانش هنوز سرخ بود و امیدش را از دست داده بود.
مدالیون و عکس‌های پدر و مادرش را در زیر سوتین‌اش جای داده بود. تنها خاطره‌ی به جا مانده از ایران و عزیزان از دست داده‌اش!
_وقت حرکته تانیا!
صدای پر انرژی مهران و چهره‌ی جدیدش برآشفتش. مهران گریم کرده بود. فرم موها و ریشش را تغییر داده و رنگ پوستش را نیز تیره‌تر کرد

111
34,024 تعداد بازدید
164 تعداد نظر
141 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.