پارت سی و یکم

زمان ارسال : ۱۵۲ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه

***

هرماس با چهره‌ای درهم رفته و مشت‌های گره شده، به کلاغی خیره شد که در دل آسمان پر کشید و از او دور شد.
اخمش را عمیق‌تر کرد و در حالی که دندان‌هایش را بر روی هم می‌فشرد، به سمت عمارت قدم برداشت.
در همان حال با صدای بلندی خطاب به دو گرگش گفت:
- گاس، گانر! بیاید.
دو گرگ که گویی حرف‌هایش را می‌فهمیدند، با قدم‌های بلند و محکم پشت سر او به راه افتادند.
پس از ورود به

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • یگانه

    10

    هرماس یکم زیاده روی کرد...

    ۵ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    خب شاید هم حق داشته:)

    ۵ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    چون از شنیدن خبر کلاغ اعصابش خرد شده...

    ۵ ماه پیش
  • حدیث

    40

    عیب نداره ولی یه منت کشی از طرف هرماس افتادیم 😂💅

    ۵ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    هرماس و منت کشی😑 این تایپ سکوت میکنن ولی منت کشی نه

    ۵ ماه پیش
  • حدیث

    10

    غلط کرده بلند میشم میام شر میکنما 🤣🤝🏻🗿🥲

    ۵ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    😂🤣 حدیث جون خطرناک شدی که؟!

    ۵ ماه پیش
  • حدیث

    00

    پسره پررو همون ساندار براش بسه 🤣🤣 نه باور کن من ارامم💀🗿 اینطوری نمیشه سورا رو باید سلیطه بار بیارم ☠👊🏻😂

    ۵ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    ساندرا همیشه در حال قالب کردن خودش به دیگرانه🤣 نمیشه اسم شخص خاصی رو روش گذاشت😮‍💨

    ۵ ماه پیش
  • S

    10

    بسیار عالی و زیبا😍❤️

    ۵ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    ممنونم عزیزم 🌷😘

    ۵ ماه پیش
  • شیطون بلا

    10

    من وقتی دوستم از دوست رلش عصبیه من پیاز داغشو زیاد میکنم😂👍 عالیه رمانت

    ۵ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    دقیقا اترس وایب همین رو میده🤣🤣

    ۵ ماه پیش
  • سورا

    10

    نچ نچ فضولی کار بدیه الان اترس میاد دعواتون میکنه اعصاب مصاب درست حسابیم نداره😂😐

    ۵ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    😂🤔 اترس که همیشه خنثی‌ئه

    ۵ ماه پیش
  • فاطمه ❤️

    10

    بابت پارت هدیه ممنون عزیزم عالی بود این پارت هم خیلی خوبه 🌟🌟🌟🌟🌟 با اشتیاق منتظر ادامه ش هستم😍

    ۵ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    خوشحالم که تونستم خوش‌حالتون کنم عزیزم😘 نوش نگاهت

    ۵ ماه پیش
  • R

    10

    بنظرت دوتا ادم عصبی و دو بهم زن میتونن در کنار هم زندگی کنن؟😙😂🤌🏻 نیاز به گفته چقدر رمانت بی نظیره؟

    ۵ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    😂😂 کی عصبیه؟

    ۵ ماه پیش
  • حدیث

    00

    خوشم نیومد صداشو برد بالا 😏👊🏻اترس و نگاه انگار سورا دشمن خونیشه🤣🤝🏻🦍

    ۵ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    حتما دلیل محکمی پشتش بوده وگرنه بی دلیل اینطور نمیشه🥺✨

    ۵ ماه پیش
  • فاطمه

    00

    دینگ دینگ اینجاست که هرماس با عصبانیت وارد میشود 🤣 بیچاره سورا اترس دل خوشی از سورا نداشته چقدر کیفور شد هرماس سورا دعوا کرد حالا باید دید اترس با جاسوس چه میکنه آیا گیرش مینداز 🤔

    ۵ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    کنجکاوی کار دستش داد دخترک🥺 ولی خب.. باید ببینیم چه میشه

    ۵ ماه پیش
  • Aa

    00

    کدوم گروه خوبن فولگورها یا برنادتها؟ممنون زیبا بود👏🌹

    ۵ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    در طول داستان مشخص میشه عزیزم ممنونم از همراهیت💫

    ۵ ماه پیش
  • Asal

    20

    ولی قبول میکنم اینبار سورا مقصر بود😂😑

    ۵ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    دخترمون کنجکاوه خب مثلا اتاق نامزدشه

    ۵ ماه پیش
  • Alieh

    00

    اوه شط اترس وارد میشود😂😂 عالی بود پارت

    ۵ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    اترس پیش به سوی جنگ😁💫

    ۵ ماه پیش
  • نیلوفر ابی

    00

    سورا کارش اشتباه بود ممنون عالی بود

    ۵ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    سورا شخصیت پر انرژی و کنجکاوی داره، برای همین همیشه دچار دردسر میشه😂

    ۵ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.