پارت هفتاد و نهم

زمان ارسال : ۸۵ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 9 دقیقه

سهند که متوجه‌‌ی درهم بودن نگار شده بود توی آشپزخانه تنها او را پیدا کرد و آرام پرسید:
ـ نگار چیزی شده؟
نگار قرص آرام‌‌بخشی بر دهان انداخت و بی‌‌آن‌‌که سر برگرداند سرش را به علامت منفی تکان داد. سهند نزدیک‌‌تر آمد. مقابل او ایستاد و پرسید:
ـ چرا داری می‌‌ری خونه‌‌ی بابات؟
لبخند تلخی بر لب نگار نقش بست و جواب داد:
ـ از اول باید اونجا می‌‌رفتم!
سهند با ملایمت

644
137,658 تعداد بازدید
554 تعداد نظر
114 تعداد پارت

اطلاعیه ها :

راضیه نعمتی : ۱ ماه پیش

عزیزان ♥️
روزهای زوج بین ساعت ۲۱:15 تا ۲۱:۳۰ یک پارت از پارت های رمان عطر رایگان می شه

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.