پارت هفتاد و چهارم

زمان ارسال : ۸۹ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 6 دقیقه

شاهرخ با لحنی ملایم گفت:

ـ نگار برات اتاق وی آی پی گرفتم. یه ساعت دیگه با مهرداد می‌ری اونجا.

شهرزاد کنار گوش نگار با اشاره به مهرداد و لحنی شیطنت‌‌بار گفت:

ـ می‌بینی خدا چه شوهر با درک و شعوری نصیبت کرده؟ یه ماه کار و زندگیشو ول ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.