عطر به قلم راضیه نعمتی
پارت شصت و هشتم
زمان ارسال : ۹۶ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 9 دقیقه
جر و بحث و دعوای نگار با مهرداد تا یازده شب ادامه داشت و شاهرخ از این موضوع به هم ریخته بود اما مهسیما به او اجازهی دخالت نداده گفته بود دعوای آنها جدی نیست و از بابت طلاها خیال او را آسوده ساخته گفته بود طلاها در خانه بوده.
نگار با غم ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
آمنه
00سلام نگار نباید میموند نویسنده جون ای زود بدونم آخر این همه عذاب واقعا عاشق نگار میشه آخه نمیتوانم پول واریز کنم تا بتوانم بخوانم ودوست دارم قسمت آخر رو بخوانم