حزین به قلم طیبه حیدرزاده
پارت هشتاد و دوم
زمان ارسال : ۱۵۳ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 4 دقیقه
با شنیدن این حرفها لبخندی به سان کج خند دلقک ها روی صورتم نقش می بندد.
-سمیر قراره چه بلایی سرمون بیاد؟
از جایی لیوان بخار آلود را برایم می آورد:
-فعلا هیچی. لقمان میگه باید صبر کنیم تا آبه ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما