پارت پنجاه و یکم

زمان ارسال : ۱۳۱ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 7 دقیقه

انگشتشو گرفت جلوی صورتش و گفت :
- هیس...
به در تکیه داد و دستپاچه از توی کیفش یه چیزی مثل ناخن گیر بیرون اورد و تیزی کوچیکشو به سمتم گرفت.
ترسیده به چشمام نگاه کرد و مضطرب گفت:
- ببخشید... ببخشید... بخدا ببخشید.
از این حالت عجیب و غریبش جا خوردم و گفتم:
- چته؟ این کارها برای چیه؟
پیشونیش عرق کرده بود و ترس تو چشماش مشخص بود
- کاش یکساعت پیش دستم میشکست جواب تماس فلور

453
66,655 تعداد بازدید
584 تعداد نظر
87 تعداد پارت

اطلاعیه ها :

حانیا بصیری : ۱۰ ماه پیش

سلام، این یک پیام خوش آمد گویی برای شماست😎
امیدوارم از رمان جدیدم خوشتون بیاد وَ مثل همیشه با همراهیتون بترکانید🤭😂
بیاید باز هم کنار هم یه داستان باحال دیگه رو رقم بزنیم❤️🥰💃🏻

وَ
ازتون میخوام قسمت نظرات کامنتای با مزه برام بذارید😂💃🏻

حانیا بصیری : ۸ ماه پیش

بچه ها همونطور که من و سبکم رو می‌شناسید هیچ موقع برای رمانام عکس شخصیت انتخاب نمیکنم اما یه ویدئو و کلیپ های کوتاهی‌ که وایب شخصیت هارو میده براتون تو پیجم استوری میذارم. خواستید اونجا فالو کنید 🌱🤍

حانیا بصیری : ۷ ماه پیش

⭕دوستان توجه کنید ⭕
از این به بعد رمان از حالت سکه ای خارج شده و فقط با خرید اشتراک میتونید بخونید ❤️
و اینکه مرسی از همه ی پیامای قشنگتون ببخشید که نمیتونم تک، تک جواب بدم و خوشحالم که تا اینجای رمان انقدر به دلتون نشسته 💮

حانیا بصیری : ۵ ماه پیش

دوست داشتید توی چنل تلگرامم عضو شید آیدیش هست Hania_basiri
اونجا بیشتر باهمیم❤️

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • Zarnaz

    ۲۰ ساله 00

    عالی بود مرسی حانیا جونم💋❤️

    ۴ ماه پیش
  • آمینا

    20

    ماتیلدا خوب از دست عزرائیل در میریا😅

    ۴ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید