هدف سخت به قلم زهرا رحمانی
پارت صد و ششم
زمان ارسال : ۸۶ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 6 دقیقه
***
_کجا رفته؟
_نمیدونم قربان.
_تانیا هم غیبش زده! آمارشو دربیار!
_امشب از توی مغازهی محل کارش با مهران رفته. دوربینا رو با حکم رسمی چک کردیم. اونجا تصادف شدیدی اتفاق افتاده بود. نیروهامون نتونستن به درستی کارشونو...
به میان کلامش دوید در حالی که صدایش به عربده میمانست.
_و الان چند ساعته که غیبشون زده! چه جالب!
مولایی سرش را پایین انداخت. شرمنده به نظر میر
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
مریم گلی
00آرسین پلیسه ؟پس لیا و مادرش که خاله آرسین بوده که با رییس خلافکار بودن ،یعنی آرسین برای لیا هم داره نقش بازی میکنه ؟