عطر به قلم راضیه نعمتی
پارت چهل و هفتم
زمان ارسال : ۱۳۳ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 6 دقیقه
فصل 16
نگار تا صبح روی تخت غلت زده خوابش نبرده بود. به مهرداد فکر میکرد که اولین بار در رستوران به خاطر گم شدن آن عطر چقدر به هم ریخته بود. به مهسیما که تلاش داشت به او بفهماند آن عطر متعلق به مادر مهرداد بوده و نوهاش به عنوان یادگاری نز ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
شهناز پور سخایی
00خیلی قشنگ داستانش دوست دارم