عطر به قلم راضیه نعمتی
پارت چهل و دوم
زمان ارسال : ۱۳۹ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 6 دقیقه
فصل 14
شاهرخ همانطور که در خانه قدم میزد برای چندمین بار نام سهند را در گوشی لمس کرد. پس از چند بوق تماس برقرار شد و صدای آرام و خونسرد سهند را از آنسوی خط شنید:
ـ سلام بابا.
صدای عصبانی شاهرخ گوشی را پر کرد:
ـ هیچ ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
یاسی
00درود بر شما رمان خوبیه مثل نوشته های دیگه زیبا هست