پیله ی پروانه به قلم فرگل حسینی
پارت چهل و چهارم
زمان ارسال : ۱۷۲ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 8 دقیقه
دو هفته بعد.
پروانه توی حیاط به نقطهای از دیوار خیره شده بود. چیزی جز سیاهی نمی دید. سرش درد میکرد.
بهار ومحبوب وحامی از بالکن به او نگاه می کردند. در چند هفتهی گذشته شکیب را با هر بهانهای که به فکرشان رسیده بود دست ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
پرنیا
00چ عجب بخودت اومدی نامرد😐😐😐آخ آخ پروانه رو هم ک بردن 😑