پارت چهل و چهارم

زمان ارسال : ۸۷ روز پیش

صدای مهربانش را شنیدم.

- نمی‌دونی که اون آلوهای قرمز چطور دارن بهم چشمک می‌زنن.

نگاهم به شاخه‌ای از درخت آلو که به حریم داخل آلاچیق نفوذ کرده بود، افتاد.

با قلبی مملو از عشق و علاقه نزدیک شاخه شدم و چند عدد از آلوهای رسیده‌ را چی ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید