پارت چهل و یکم :

شیشه‌‌ی سمت خودش را پایین آورد. معصومانه دستش را بیرون برد.
در هوای ابری و گرفته که نوید باران می‌داد، نفس عمیقی کشید.
در بند بند آهنگ حس خوب عاشقی را خالصانه لمس کردم.
باد موهای حنایی رنگ حنا را، به رقص درآورده بود و با هر نفس، عطر خوش موهایش را که باد برایم به ارمغان می‌آورد، به جان می‌کشیدم.
نگاهم به جاده بود.
به خاطر حضور سبز حنا دلگرم و از درون غرق خوشحالی عمیقی ب

مطالعه‌ی این پارت حدودا ۲ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۲۳۵ روز پیش تقدیم شما شده است.

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.