عطر به قلم راضیه نعمتی
پارت بیست و ششم
زمان ارسال : ۱۵۳ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 6 دقیقه
فصل 8
مهرداد با قدمهایی پرشتاب راهروی بلند و طویل شرکت را به سوی اتاق مدیر عامل پشت سر میگذاشت. با رسیدن به اتاق، در را بیاجازه باز کرد و داخل آمد. نگاه شاهرخ از اوراق پیش رویش بالا آمد و روی صورت سرد پسرش نشست. با لحنی که آمیختهای از ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
پگاه رییسی
00متشکرم