گیلدا به قلم مرضیه اخوان نژاد
پارت صد و چهل و هشتم
زمان ارسال : ۱۴۶ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 3 دقیقه
البته این شرایط باعثِ خوشحالیِ مریم بود. نمیدانم چرا ولی احساس میکردم از اینکه من روزی خوشبخت شوم، میترسد! شاید چون خودش هیچوقت بخت و شانس باهاش یار نبوده، دلش نمیخواهد هیچ دختری طعم خوشی و خوشبختی را بچشد.
دوست داشت امیرعلی مستبد باشد، من را دوست نداشته باشد، دست به زن داشته باشد و اگر اعتیاد هم میداشت برای او نور علی نور میشد.
البته این خصوصیات اخلاقی مریم بیشتر ا
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.