میراث هلیوس(جلد دوم) به قلم نگار بنی هاشمی
پارت بیست و دوم :
سایهی مرگ دستی بر سر بی موی خود کشید و با غرولند پاسخ داد:
_ برو سر اصل مطلب.
_ راستش چند روزی میشه که حرکات مشکوکی رو ثبت کردم. رونیکا و یارانش مدام به کتابخونه رفت و آمد میکنند. حدس میزنم در حال ریختن یه برنامهای هستن که بسیار مهم باشه.
سایهی مرگ با غیظ فریاد زد:
_ همین؟ این اطلاعات پشیزی برای من ارزش نداره. تو باید میفهمیدی چیکار میکنن.
_ اولا که
مطالعهی این پارت حدودا ۵ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۲۷۲ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
Fawtemeh
00نمیدونم چرا به تاریگو شک کردم 🥴