پارت شصت و نهم

زمان ارسال : ۱۱۵ روز پیش

حرفها و دسوراتش دیگ خشم مرا به غلیان می آورد. دستهایم را مشت کرده و به طرفش برگشتم.

-مدرسه نرو. با کسی دوست نشو. نگار هیولاس. صفا عقلش کمه. خوب چرا تو این بیغوله موندیم بریم شهر توی یه رستوران یا جایی آشپزشو...منم می تونم مثل یه بچه عادی برم مدرسه.

کلمات بعدی لقمان دهان مرا برای همیشه می بست.

-ماهی باهام بحث نکن. هرچی گفتم بگو چشم. حالام تا اجازه بیرون رفتن رو ازت سلب نک

86
20,682 تعداد بازدید
37 تعداد نظر
116 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید