پارت چهل و پنجم

زمان ارسال : ۱۱۶ روز پیش

زهره خانم سراغ تلفن خانه رفت و چند بار شماره آقا خشایار را گرفت. بعد رو کرد و به هاله گفت:

- گوشیش نمی‌گیره. چیکار کنیم؟

هاله بی‌قید پاسخ داد:

- بهتره وسیله‌شو تحویلش بدیم؟

- من که نمی‌دونم کجاست؟ اصلا نمی‌دونم این هارتی ک ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید