قرار ما پشت شالیزار به قلم فرناز نخعی
پارت هفتاد و هشتم
زمان ارسال : ۱۷۰ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه
- من هم این فکرها رو کردم. وقتی پاکت رو باز کردم و طلاقنامه و سند خونهباغ سرخهحصار رو دیدم، درست همینها به فکرم رسید. از اداره که اومدم بیرون، رفتم بازار. مغازهی آقاجمال باز بود. برگشته سر کارش.
چشمهایم گرد شد.
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما