پارت بیست و هفتم

زمان ارسال : ۲۱۸ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 3 دقیقه

این‌بار من بودم که با مهربانی نگاهش کردم و در جواب صبر و حوصله‌ای که برای پاسخ دادن به سوال‌های همه از خودش نشان داده بود، با لحنی قدردان و ذوق زده گفتم:
- به امید خدا به سلامتی زود به آرزوت برسی و خستگی این همه سال، و تلاش‌های زیادی که برای این شغل کشیدی و تک تکمون هم شاهدش بودیم از تنت در بره.
یک برق خاصی در چشمانش نمایان شد. برایم توصیفش کمی سخت بود و دلیلی هم برای آن نمی‌توانست

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.