حزین به قلم طیبه حیدرزاده
پارت شصت
زمان ارسال : ۱۸۰ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 3 دقیقه
ازپلهای ذوب شده به سختی بالا رفتم. شیشه خرده شده روی سطح زمین مثل پودر الماس بر من چشمک زد.روی صندلی سفیده شده از برف نشستم و مادرم را تجسم کردم که برایم انار دان می کرد با گلپر، ولی تصاویر خاطراتم مثل برفهای که از سقف سوراخ روی صورتم الک می شد، محو ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما