گیلدا به قلم مرضیه اخوان نژاد
پارت صد و سی و هفتم
زمان ارسال : ۱۵۸ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 3 دقیقه
گریهها و نعرههای ستار همچو خنجری بود که روی قلبش کشیده میشد. اگر ستار میفهمید ستایش بع دستهای امینترین آدم زندگیاش سلاخی شده، واکنشش چه بود؟
-خُب؟
پدرش همچنان بالای سرش ایستاده و پر سوال او را مینگریست. میخواست بفهمد پسرش را چه کسی تبدیل کرده تا زودتر شر این نفرین را از سرشان باز کند.
چشمهی اشکش خشکیده بود و دیگر چشمهایش تر نمیشد. ساعتها همچو کودک بیپنا
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.