پارت پنجاه :

کل زندگیمان در یک شب نابود شد . همه چیز .

ان زنک هم سر و کله اش ناپدید شده بود .

فهمیده بود فرجام چیزی ندارد .

غیب شده بود .

دنبال پول اش بود .

اما ضربه ایی که من خوردم و نتوانستم دم بزنم‌ از هر چیزی بد تر بود .

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.