پارت بیست و هفتم

زمان ارسال : ۳۱۱ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 14 دقیقه

مقابل در، دخترهایی با لباس هایی دقیقا مثل من و نقاب هایی که به چشم زده بودند مرتب کنار هم ایستاده بودند و خانوم نسبتا چاق و فربه‌ای هم داشت موضوعی و بهشون گوشزد میکرد...آروم نزدیک شدم و کنار یکی از دخترها ایستادم و به صحبت های اون خانم گوش سپردم.
-آروم و خرامان خرامان قدم برمیدارید، فاصلتون و باهم حفظ میکنید که یهو تو دست و پای هم نرید...محمود بطریو بده من.
مردی نزدیک شد و بطری شیشه

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.