زاچ به قلم ستاره لطفی
پارت هفتم
زمان ارسال : ۱۸۳ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 3 دقیقه
روزی از نو رسید و بالاخره روز نهایی اجرا، به سر رسید.
هاکان با لبخندی به پهنای صورت، کتاب درون دستش را مینگریست و برای رونمایی از نوشتههایش، بسیار ذوق داشت. شایان فضای کلیسا را مانند اجرای پیشین، تاریک و مخوف از آب درآورده بود و با رضایت، صح ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
فاطمه
10ووییی چه خفن، من عاشق رمانای اینجوریم ممنون نویسنده جان