پارت بیست و دوم :

_میشه تمومش کنی؟! من دارم بالا میارم!
_مثلا دارم از احساساتم حرف میزنم.
_خب همینش مسخره ست! اصلاً بهت نمیاد!
_زهرمار! آخه تو که اصلاً منو نمیشناسی بچه!
_بچه تو قنداقه! دو هفته ست دارم هر روز ریختت و می‌بینم، کافی نیست؟
_معلومه که نه! گاهی حتی ده سال شناختم کافی نیست. درهرصورت من فهمیدم تو موجود بی احساسی هستی! بفرمایین!
_چیو بفرمایم؟
_با تو نیستم!
کارت بانکیم و گر

مطالعه‌ی این پارت حدودا ۸ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۳۸۳ روز پیش تقدیم شما شده است.

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • Niloofar

    00

    اخ جون باز برگشت ب روستا بازم هیجاااااان😍😍😍😍😍😍

    ۱۲ ماه پیش
  • ترسا

    00

    من عاشق هیجان تو رماناتم😍😂 تا اینجا که یک کلام عالیه برای پارت های بعد لحظه شماری میکنم🤭🤭اما یه چیز بگما🤭 یعی از الان باهات اتمام حجت کنم🤭 از الان بدون من منتظر یه رمان بعد ایشونم🤭😍

    ۱ سال پیش
  • زهرا باقری | نویسنده رمان

    اتفاقا من خودمم منتظر یه رمان دیگه از خودمم🤣🤣🤣 مرسی عزیزم 😍🥰 امشب یه پارت جایزه قراره بزارم منتظر باشین😁

    ۱ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.