پارت پنجاه و نهم

زمان ارسال : ۱۲۸ روز پیش

پس از ترخیص ریحانه و طی کردن مراحل قانونی، امضای زن پای برگه برای وصال به منزلۀ نفس آسوده بود. آخرین کار تحویل گرفتن ماشین از پارکینگ بود.
ریحانه نگاه از رخ راضی وصال گرفت و ناشی به رادمهر خیره شد. با پسر و همسرش موافق بود. بی اطلاعی وصال مایۀ آرامش دختر و آن ها بود. هر چه از هم دورتر می ماندند به نفع همگی شان بود.
وصال کارت شناسایی را در کیف دستی کوچکش گذاشت و با خوشی آشکار موهایش

66
20,475 تعداد بازدید
52 تعداد نظر
95 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید