پایلوت به قلم سمیرا حسن زاده
پارت بیست و چهارم
زمان ارسال : ۱۸۰ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 2 دقیقه
کمی بعد زن عمو هم به جمعمان پیوست و با کوروش و من سلام و احوال پرسی گرمی نمود. دیگر همه در جای قبلیشان نشسته بودند و کوروش هم در تنها صندلی خالی موجود، کنار من جای گرفته بود.
با شیطنت به سهند که کنار فرهاد بود و کوروش را با اشتیاق نگاه میکرد ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما