پارت چهارده

زمان ارسال : ۳۰۳ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 6 دقیقه

در همین افکار درهم به سر می‌‌بردم که گوشی‌‌ام زنگ خورد. خاله سیما پشت خط بود که به محض شنیدن صدایم با لحنی ملامت‌‌آمیز گفت:

ـ مهسا این چه کاری بود کردی؟ چرا سندو از محضر برداشتی رفتی؟آبروی من و حامد رفت!

مکثی کردم و با صدایی آهسته جواب ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.