پارت دوم

زمان ارسال : ۱۶۰ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 6 دقیقه

فصل 2

عباس دست در جیب دم در ایستاده و به روبه رو زل زده و در فکر بود. فکرهایی که همه‌‌ آن‌‌ها به یک چیز منتهی می‌‌شد. پدرش که سال‌‌ها بود او و مادر و برادرش را به خاطر همسری جدید از خود رانده و به دنبال خوشی‌‌های خود رفته بود. دستی به موهای آش ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید