دادگاه مردگان به قلم سهیلا عبدی
پارت هفتاد :
الکس با کینه نگاهش کرد و پرسید:
- تو کی هستی و چرا همه چیو در مورد من میدونی.
ریچارد شانهای بالا انداخت:
- خودم هم نمیدونم. اومدم از تو بپرسم.
- الکس دندانهایش را روی هم سایید.
- از من؟ احمقی چیزی هستی من از ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما