فریه پینوکیو به قلم سیده نرجس کشاورزی
پارت چهل و هفتم :
نشستم و از پنجره به مردم نگاه کردم .
یکی شاد بود .
یکی خنثی .
یکی عجله داشت.
هر کسی زندگی اش به روشی بود .
ما هم این بودیم .
چند دقیقه ایی گذشت که فرجام چند کاغذ به دست آمد و سوار شد .
کاغذ ها که همان ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
Faaa
10فقط میخوام بدونم ارزش داشت خواهرت رو بخاطرش نابود کنی؟