پارت سی و یکم

زمان ارسال : ۲۲۹ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 9 دقیقه

چیزی به شب نمونده بود و من از لباس پاره ای که توی تنم بود بی زارم. نگاهم رو روی لباس چرخوندم و باز به لباس تنم نگاه کردم.

متنفر بودم از این که مجبورم به حرفش گوش کنم اما چاره ای هم نداشتم دیگه نمی تونستم با این لباس بیش تر از این ظاهر بشم.

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.