پارت سی و پنجم

زمان ارسال : ۲۰۵ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 13 دقیقه

کفش‌هایم را جفت کردم و از کنار متین گذشتم و داخل شدم. بعد از رد شدن از راهرو تنگ و کوتاهی، هال کوچکی پیش رویم نمایان شد. با اوپنی کوچک، آشپزخانه نقلی برایش درست کرده بودند. در کوچکی سمت راست خانه بود که حدس زدم اتاقکی چیزی باشد. دست متین روی کمرم قرار گرفت و به جلو هدایتم کرد. جلوتر رفتم و نگاه گیجم روی تخت فلزی گوشه هال ثابت ماند. با تعجب به زن نحیف و لاغری که صورتش با دستگاه اکسیژن پوشانده

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.