پارت یازده

زمان ارسال : ۱۳۹ روز پیش

روی دستم را به نرمی نوازش کرد.

- من خیلی خوب متوجه حرف‌هات می‌شم. بعضی از خواسته‌هات بجاست، ولی به عمو شاپور هم حق بده. اون حقش بود بدونه که دخترش با کی داره می‌ره مسافرت.

معترضانه دستم را از زیر انگشتانش بیرون کشیدم.

- بحث منو ت ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید