هدف سخت به قلم زهرا رحمانی
پارت چهل و نهم :
از پلهها پایین آمد. حالت مارپیچی پلهها، مانع از دید کامل سالن میشد. عادت به پوشیدن لباس باز نداشت و احساس ناراحتی میکرد؛ اما آن روزها هیچ چیز زندگیاش عادی نبود. او آن روزها ناملایمات زیادی را به جان خریده بود و این مهمانی اجباری شاید کمترینشان بود. پس میتوانست تحمل کند!
زمانی که اشراف کامل به سالن پیدا کرد؛ متوجه شد هیچیک از آشناها در سالن نیستند. پوفی کشید و به یکی از م