پارت نوزده

زمان ارسال : ۱۴۳ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 9 دقیقه

فصل 4
شیراز - روز بعد - غروب

کلید نقره‌ای‌رنگ را وارد قفل کرد و در قهوه‌ای‌رنگ خانه‌ی مشترکش با هادی با صدای تیکی باز شد. چمدانش را در راهرو رها کرد و با درآوردن کفش‌هایش وارد خانه‌ی هشتادمتری شد. صدای پر محتوای شجریان در خانه طنین انداخته بود که نشان از حضور هادی پسر بسیجی پاستوریزه می‌داد.
«ای عشق من کو عهد و پیمانت؟ آواره شد مرغ غزل‌خوانت
نه کسی دمسازم شد، نه د

100
20,539 تعداد بازدید
15 تعداد نظر
34 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید