ایشتار به قلم سیده نرجس کشاورزی
پارت نهم :
کیفش را روی دوشش مرتب کرد و از پشت سر به قامت لاغر امیرحسین که مشغول سروکلهزدن با بنگاهی بود، نگاهی انداخت. قبل از این، دودفتر دیگر را هم دیده بودند اما هیچکدام موردپسندشان واقع نشدهبود. حسی به ایشتار میگفت که این دفتر موردپسند هردویشان قرارخواه ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما