پارت هشتم

زمان ارسال : ۲۰۷ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 8 دقیقه

با نوک انگشت‌های کشیده و ناخن‌های بلند لاک‌خورده‌اش روی جزیره ضرب می‌نواخت و در افکار پیچیده‌اش غوطه‌ور بود. این‌روزها اکثر زمانش به فکرکردن راجع‌به امیرحسین و شیطنت‌های همراه با خجالتش صرف می‌شد.

نفس عمیقی کشید. مادرش تا دیروقت آرایشگاه بود ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.