پارت سوم

زمان ارسال : ۱۷۵ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 9 دقیقه

یزد - ابرقوی - چهارشنبه


کامیون‌های بزرگ و تمیز روبه‌روی نمایشگاه مرتب و منظم پارک شده‌‌بود. آفتاب گرم و سوزان مستقیم می‌تابید. اسپلیت گوشه‌ی نمایشگاه روی درجه‌ی پایین قرارگرفته‌بود تا اندکی گرمای هوا را قابل ‌تحمل کند. مرد مسّنی روی ی ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید